در مناطق مختلف جهان بهویژه اراضی خشک و نیمه خشک، وقوع پدیده تغییر اقلیم از طریق تسریع وقوع مراحل نموی، شوکهای حاصل از وقوع وقایع حدی اقلیمی از قبیل یخبندان، سیل، طوفان و کاهش منابع آبی در دسترس گیاهان، میتواند باعث کاهش تولیدات و بهرهوری بخش کشاورزی شود. در این راستا، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی ظرفیتهای سازگاری ۳۶۸ نفر از کشاورزان سرپرست خانوار دهستانهای قرانقو و نظرکهریزی در شهرستان هشترود به ریسکهای ناشی از تغییر اقلیم و با استفاده از روش AHP-Fuzzy انجام شد. همچنین، جهت شناسایی اثرهای مخرب ریسکهای ناشی از تغییر اقلیم بر کشاورزان و میزان علاقمندی کشاورزان به اتخاذ شیوههای مدیریتی پایدار پرسشنامههای طراحی شده تکمیل گردید. درنهایت، همبستگی بین شاخص ظرفیت سازگاری و شیوههای استخراج شده بررسی شد. نتایج نشان داد که کشاورزان سرپرست خانوار در دهستانهای قرانقو و نظرکهریزی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین ظرفیت سازگاری با تغییر اقلیم بودند. «خشکسالی، خشکی انتهای فصل و خشکی اول فصل» بهترتیب با میانگین وزنی ۴.۲۴، ۳.۷۵ و ۳.۷۱ بیشترین تأثیر منفی را بر اراضی کشاورزی هشترود داشتند. همچنین، «پیشبینی وضعیت آب و هوایی، انجام فعالیتهای مختلف کشاورزی (باغبانی و دامپروری) و خاکورزی حفاظتی» بهترتیب با میانگین وزنی ۲.۸۸، ۲.۱۷ و ۱.۹۲ بیشتر از سایر شیوههای مدیریتی پایدار مورد استقبال کشاورزان قرار گرفت. یافتهها نشان داد که کشاورزان با ظرفیت سازگاری بالا، کمتر از سایر کشاورزان از آثار مخرب ریسکهای ناشی از تغییر اقلیم متضرر شدند. علاوه بر این، کشاورزانی که از شیوههای مدیریتی مانند «کشت ارقام مختلف، انجام فعالیتهای مختلف کشاورزی (باغبانی و دامپروری)، استفاده از سیستمهای نوین آبیاری، استفاده از پیشبینی وضعیت آب و هوایی و کاهش مصرف کودهای نیتروژنه» بهرهمند شدهاند، ظرفیت سازگاری بالاتری به تغییر اقلیم نشان دادند. نتایج بهدستآمده از این مطالعه به سایر مناطقی که مشکلاتی مشابه با منطقه هشترود را دارند، قابل اجرا میباشند. بنابراین سیاستگذاران میتوانند با اتخاذ رویکرد مطالعه حاضر، محرکهای سازگاری، فاکتورهای محیطی مخرب و بهترین شیوههای مدیریتی را جهت مقابله و سازگاری بهینه با تغییر اقلیم شناسایی نمایند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |